کد مطلب:33561 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:99

یقین ذومراتب، نیروبخش اما کمیاب است











و قوه بالیقین

دل را باید با یقین نیرومند كرد.

«یقین» ذو مراتب است. مراتب بسیار بالای یقین كمتر نصیب كسی می شود. البته اگر نصیب كسی شود مهمترین خاصیتش نیرو بخشیدن است. اصولا هر كس كه در این دنیا كاری جدی می كند، در پرتو یقینی است كه دارد. با شك و دودلی نمی توان كاری را از پیش برد.


این تردد عقبه راه حق است
ای خنك آن را كه پایش مطلق است


(مثنوی، دفتر، سوم، بیت 490)

ولی «یقین»- همچنانكه گذشت- ذو مراتب است. بسیاری از یقین های ما

[صفحه 135]

در حقیقت ظنون هستند. كمترین چیزی كه خداوند میان آدمیان قسمت كرده است، یقین است.[1].

اما معنای این سخن آن نیست كه انسان یقین را طلب نكند و از پی آن نرود. انسان با وجود آنكه از پی یقین می دود كمتر آن را به چنگ می آورد، چه رسد به آنكه اصلا در این راه جهد نورزد. البته نوادری از بختیاران هستند كه به دنبال یقین نمی روند، بلكه یقین از پی آنها می دود. به تعبیر مولوی، چاه نكنده بر ایشان آب می جوشد:


گر رسد جذبه ی خدا آب معین
چاه ناكنده بجوشد از زمین


(مثنوی، دفتر پنجم، بیت 2045)

پیامبران از همین جنس بودند. این موجودات بختیار و مورد عنایت خاص خداوند، به دنبال چیزی نرفتند، بلكه آن حقایق به سراغ ایشان آمدند. ولی این احوال نادر است. دیگران باید از این نوادر بهره بجویند، اما تكلیفشان دویدن است.


دوست دارد یار این آشفتگی
كوشش بیهوده به از خفتگی


(مثنوی، دفتر اول، بیت 1819)


اندرین ره می تراش و می خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش


(مثنوی، دفتر اول، بیت 1822)


جنبشی اندك بكن همچون جنین
تا ببخشندت حواس نوربین


(مثنوی، دفتر اول، بیت 3180)

حركت و تكاپو تا پایان عمر لازم است. خداوند نیز ناظر است و این كوششها را می بیند:

[صفحه 136]

هر چه كوشد جان كه در مرد و زنست
گوش و چشم شاه جان بر روزنست


(مثنوی، دفتر اول، بیت 1824)


صفحه 135، 136.








    1. اصول كافی، ج 2.